به گزارش سینماپرس، وجود یک رسانه سهل الوصل به نام تلفن همراه در دست هر یک از مردم موجب شده است تا سرعت انتشار این اخبار جعلی افزایش چشمگیری یابد و عده ای نیز این اطلاعات غیرمستند را مبنای ذهنی خود قرار داده و حتی دستورالعمل های پر اشکال و پرخطر آنها را برای خود و خانواده هایشان اجرایی می کنند.
حسن ملکی مدیر شبکه جام جم و کارشناس رسانه معتقد است: اقدام مردم در بازنشر این ویدئوها و اخبار می تواند خود انتشاردهندگان و بستگان آنها را نیز دچار خطای محاسباتی کرده و از واقعیات دور سازد.
به همین بهانه و در خصوص اقدامات مردم و رسانه ها برای عبور از شرایط بحرانی کرونا با او به بحث و گفت و گو نشستیم. آنچه از نظر می گذرانید، حاصل گفت و گوی ما با وی است.
فارس: یکی از ترفندهای امپراطوری رسانه ای غرب بویژه در هنگام بروز بحران، تضعیف امنیت روانی کشورهای مستقل از طریق راه اندازی جنگ رسانه ای است. دشمن از این طریق چه اهدافی را دنبال می کند؟
ملکی: امروزه امنیت و حتی احساس وجود امنیت از اهمیت خاصی در همه جوامع برخوردار شده است. احساس وجود امنیت با مقوله مهم تری یعنی امنیت روانی مرتبط است. امنیت روانی یعنی شرایطی که فرد و جامعه در حداقل احساس تهدید، اضطراب و نگرانی قرار داشته باشد. در واقع ناامنی روانی، احساس فقدان یار و یاور و پشتیبان در کانون خانواده یا جامعه و تصور حرکت به سوی بیچارگی و فلاکت حداکثری است.
شرایطی که می تواند یک فرد یا جامعه را به سوی اعتراض و آشوب کشانده و ثبات و امنیت سیاسی و اقتصادی کشور را نیز دچار اختلال کند. از همین رو یکی از ابزارها و تکنیک های استعمار فرانو در شرایط کنونی ایجاد نگرانی و وحشت از نبود امنیت روانی فردی و جمعی از طریق تبلیغات و جنگ روانی و رسانه ای است.
ارتقای سواد رسانه ای مردم به ویژه جوانان، علاوه بر جلوگیری از قبول هر گونه خبر غیر مستندی، موجب می شود تا آنها با بهره گیری سودمندانه از اینترنت و فضای مجازی، درک درستی از ارزش های اصیل دینی، ملی و انقلابی داشته باشند.
هرچند طی یکی دو دهه گذشته توان و ظرفیت رسانه ای اغلب کشورهای جهان، از جمله کشورهای مستقل افزایش چشمگیری یافته اما رسانه های غربی همچنان به مدد حمایت های گسترده مالی و سیاسی و نیز بهره مندی از ظرفیت های فناوری برتر و تربیت نیروی ماهر و نیز اعمال رویکرد های خبری یک سویه، دست بالا را در جنگ های رسانه ای و تبلیغاتی و ایجاد ناامنی روانی در میان مردم کشورهای مخالف آمریکا و غرب دارند.
آنها بجای تأمین نیاز خبری مخاطبان، آنچه را که مطلوب خود و مراکز قدرت است، به خورد افکار عمومی دنیا می دهند. سیاست های مزورانه رسانه ای آنها بویژه در هنگام بروز بحران های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در جوامع مستقل بهتر جواب می دهد.
امپراطوری رسانه ای ایجاد شده در غرب به آنها این قدرت را داده است تا حقایق جهان را تحریف کنند و با ایجاد بدبینی در جامعه، تحمیق مردم، دگرگونی در نظام ارزشی و هنجاری جامعه، تهاجم فرهنگی، وارد آوردن اتهامات بی اساس به کشورهای مستقل و یا فضاسازی برای حمله نظامی به یک کشور و یا محروم ساختن یک ملت از حقوق مسلم خود منافع توسعه طلبانه خود را دنبال کنند.
به تعبیر نوام چامسکی سیاستمدار و نویسنده معروف آمریکایی، مردم دنیا مطابق درک صاحبان رسانه و سیاستمداران دولت آمریکا گوسفند صفتانِ سردرگمی هستند که باید هم آنها را سرگرم تماشای فوتبال و فیلم های خشونت بار و غیر اخلاقی کرد و هم آنها را از دشمنان واهی و خیالی ترساند.
براساس این ایده باید مردم را از طریق تبلیغات رسانه ای دروغین پیوسته در هراسی واهی نگه داشت، زیرا وقتی احساس ترس در وجودشان رخنه کرد و خیال کردند انواع و اقسام دیو و شیطان در هرجا، از درون و بیرون کشوری می خواهند آنها را به نابودی بکشانند آنگاه شروع به اندیشیدن می کنند که حقیقتاً شرایط حاکم بسیار خطرناک است.
این همان موج آفرینی و جریان سازی رسانه ای است که ایالات متحده آمریکا از طریق آن سیاست ها و اهداف نظام سرمایه داری را دنبال می کند و برای آن از سال ها قبل برنامه ریزی و دورخیز کرده است.
چامسکی در کتاب کنترل رسانه ها نمونه ای از این دورخیز رسانه ای را یادآوری می کند و معتقد است که اعلام جنگ علیه تروریسم توسط آمریکا در یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی نبوده، بلکه با شیوه های تبلیغاتی و جریان سازی رسانه ای از ۲۰ سال قبل آن آغاز شده است.
وی می نویسد: وقتی حکومت ریگان بر مسند قدرت تکیه داد، اعلام کرد که جنگ بر علیه تروریسم باید مرکز ثقل سیاست های خارجی در آمریکا باشد و رسانه ها هم لازم است در خط مقدم آماده سازی ذهنی مردم دنیا قرار گیرند. لبه تیز تیغ تبلیغ علیه تروریسم هم به سوی دنیای اسلام قرار گرفت و تلاش شد تا با تضعیف امنیت روانی در جوامع اسلامی، مسلمانان را نسبت به حکومت های خود بدبین و بشورانند.
برای درکِ عمقِ هجمه تبلیغاتی غرب علیه اسلام کافی است بدانیم که در غرب طی دو دهه گذشته بیش از ۸۰۰ فیلم سینمایی، تلویزیونی و سریال علیه مسلمانان تولید و در جهان پخش شده که اگر تعداد مستندها و انیمیشن های تولیدی علیه اسلام را به آن اضافه کنیم رقم بسیار شگفت انگیز و اثر منفی آن در تخریب چهره اسلام و مسلمانان بیشتر جلوه می کند.
فارس: با این تفاسیر در تقابل با ایران اسلامی نیز رسانه های غربی و معاند اعم از شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی در اغلب بزنگاه ها و شرایط ملتهب جامعه، با سرعت و برنامه ریزی منسجم و هماهنگ در جهت به آشوب کشیدن کشور قدم بر می دارند.
ملکی: بله کاملا درست است. آنها این کار را می کنند تا شاید ناکامی های قبلی خود در به شکست کشاندن نظام جمهوری اسلامی ایران را به نحوی جبران کنند.
بهره گیری رسانه ها از تاکتیکهای مختلف جنگ نرم
بهره گیری این رسانه ها از تاکتیک های مختلف جنگ نرم و روانی نظیر برچسب زدن، برجسته سازی، شایعه پراکنی، تفرقه افکنی، دروغ بزرگ، ارعاب آفرینی، ناامید سازی، تردید آفرینی، اهریمن سازی، سیاه نمایی، مشروعیت زدایی از نظام، ایجاد اختلاف قومی و گسترش فساد و فحشاء با هدف ناراضی تراشی و در نهایت تغییر در نگرش، بینش و رفتار مردم و تبدیل این نارضایتی ها به آشوب گسترده صورت می گیرد.
طبعا بهره گیری از این ماشین عظیم رسانه ای در هنگام بروز بحران هایی چون کرونا برای شایعه پراکنی، وارد آوردن اتهام به نظام جمهوری اسلامی، پاشیدن بذر یاس، ناامیدی و اختلاف در میان مردم و حکومت و ناکارآمد جلوه دادن حکومت دینی می تواند وحشت و سرخودگی صدچندانی را به دنبال داشته باشد.
آنها از شیوه های مختلفی برای ناامید ساختن استفاده می کنند. مثلا تزریق این باور که ایران نه به جهت ظرفیت های پزشکی و بیمارستانی و نه از نظر توان مدیریتی دولتمردان و برخورداری از بودجه ریالی و ارزی کافی، در شرایطی نیست که بتواند از پس کرونا برآید و شدت این بیماری هر روز بیشتر و بیشتر می شود.
آنها تنها راه برون رفت از این شرایط را دراز کردن دست ایران به سوی غرب و بویژه آمریکا عنوان می کنند، آمریکایی که در حال حاضر بیشتری سردرگمی و استیصال را از افزایش شدید تعداد مبتلایان و جان باختگان خود از کرونا دارد.
این جریان سازی رسانه ای و تبلیغات عوام فریبانه و دروغین خودبخود موجب ایجاد بدبینی و بی اعتمادی مردم به نظام و دولتمردان شده و علاوه بر ایجاد اختلاف و چند دستگی در جامعه، امنیت روانی مردم را نیز دچار آسیب می سازد. دشمن تلاش می کند تا از طریق شایعه سازی، سیاه نمایی و شبهه آفرینی، علاوه بر القای یاس و ناامیدی و از بین بردن امنیت روانی، مشروعیت نظام را هم زیر سوال ببرد.
فارس: نقش رسانه های ایران و کشورهای مستقل در چنین شرایطی که بحران هم اوضاع را غامض تر کرده چیست؟
ملکی: در دنیای کنونی بحرانها و کشمکشهای اجتماعی، به بخش غیرقابل اجتنابی از تعاملات انسانی تبدیل شدهاند. با افزایش قدرت ثانیهای تبادل اطلاعات و اخبار از طریق رسانه ها و بویژه شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، توسل به شیوههایی چون سرپوش نهادن به بحرانها نیز تقریباَ غیرممکن شده است.
هر گونه عقب نشینی از انجام وظایف رسانه ای در چنین شرایطی علاوه بر اینکه موجب بی اعتمادی عمومی می شود، مرجعیت رسانه های داخلی را به نفع رسانه های دروغ پراکن خارجی تقلیل می دهد.
به تعبیر دیگر هرگونه بی توجهی نسبت به این مهم می تواند ضمن کاهش سرمایه اجتماعی، فرصت مضاعفی را به دشمن و رسانه های غربی برای جریان سازی و ایجاد جنگ روانی بدهد.
دولتمردان وارد میدان شوند
برای دفاع در مقابل این جنگ روانی دشمن، باید در مرحله اول همگان از جمله مردم، دولتمردان و اصحاب رسانه به این باور برسند که امروزه صحنه نبرد از میدان نبرد نظامی به عرصه رسانه ای و تبلیغاتی منتقل شده و سلاح رسانه ای غرب هم از سلاح جنگی و حتی هسته ای آنها مخرب تر است. این باور موجب می شود تا آنها همواره خود را هوشیار و در حالت آماده باش نگه داشته و رسانه های خودی را برای تقابلی بزرگ مجهز سازند.
همچنین موجب می شود تا برای شناخت دقیق عوامل و متغیرهای درونی و بیرونی درگیر، مداخلهکننده و تأثیرگذار بر ماهیت بحران و جنگ رسانه ای دشمن و ظرفیت های رسانه ای داخلی تمرکز بیشتری صورت دهند.
قطعا برای دفاع در مقابل این جنگ روانی دشمن باید ضمن شناخت دقیق مبانی فرهنگ خودی، تاکتیک ها و تکنیک های دشمن در محیط داخلی و خارجی و ماهیت، جنس و ویژگی های تهدیدات دشمن را به خوبی درک کرد و برای هر یک از آنها سیاستگزاری رسانه ای شایسته انجام داد.
رسانه ها می توانند با پرسشگری و مطالبه انتظارات بحق مردم، بیان حقایق و واقعیات، تحلیل و نقد دلسوزانه و منصفانه و پرهیز از سیاه نمایی یا اغراق مردم را با خود همراه سازند.
ایجاد امید صادق و متکی بر واقعیت عینی هم می تواند یکی دیگر از کارکردهای رسانه در شرایط بحرانی باشد. به تعبیر دیگر در شرایط کنونی که بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی محور رشد و پیشرفت جامعه قرار گرفته امید آفرینی و ایجاد نگاه خوشبینانه به آینده نخستین و مهمترین انتظاری است که از رسانه ها وجود دارد.
جامعهای که احساس امید کند، همچنان احساس تعلق بالایی به نظام خواهد داشت و آحاد جامعه همه ظرفیتهای فردی و اجتماعی خود را برای عبور از مشکلات، بحران ها و چالشها و حرکت در مسیر رشد و بالندگی همه جانبه و روزافزون بکار خواهند گرفت.
فارس: نقش مردم در شرایط کنونی بحران کرونا چیست؟
ملکی: لازم است بی پرده بگویم که بی اعتمادی مردم به کارآمدی دولت، مجلس و دستگاههای اجرایی که بخشی از آن ناشی از تعلل، غفلت و فاصله زیاد میان مردم و دولتمردان است و بخش دیگر زاییده هجمه رسانه ای بیگانگان است یک واقعیت غیر قابل انکار است.
این بی اعتمادی در شرایط بحران می تواند چندین برابر شود. وحشت از همه گیر و طولانی شدن مدت بیماری کرونا، نگرانی از احتمال مبتلا شدن خود و خانواده به این ویروس، ترس از وجود کمبود در عرضه دارو و خدمات مورد نیاز در حوزه پزشکی و سلامت، نگرانی از وضعیت اقتصادی دنیا و ایران و امنیت شغلی و غذایی، همه و همه امنیت روانی مردم را مختل کرده است.
با این حال مردم ایران طی ۴ دهه گذشته تجربه موفقی را در همراهی با دولت و نظام برای پشت سر گذاشتن بسیاری از بحران ها اعم از حوادث غیرمترقبه، محاصره اقتصادی و تحریم های ظالمانه، جنگ تحمیلی و نظایر آن داشته اند.
آنها امروز هم نسبت به شرایط کنونی احساس وظیفه و تکلیف کرده اند. این همه پزشکان، پرستاران، کادر درمانی، اصحاب رسانه، نیروهای نظامی و انتظامی، بسیجیان و روحانیانی که ایثارگرایانه در عرصه مراقبت و درمان بیماران، اطلاع رسانی و آموزش مردم، حفظ امنیت و ضدعفونی کردن معابر عمومی همکاری می کنند همان مردمی هستند که نظام را در گذار از بحران های مختلف یاری کرده اند.
تقریبا ۸۰ درصد مردم ایران برای تسریع در ریشه کنی کرونا در خانه مانده اند و این قابل تقدیر است. در عین حال انتظار می رود مردم صبور ایران ضمن حفظ آرامش، از سفرهای درون شهری و برون شهری و حضور در اماکن عمومی بپرهیزند، توصیه های پزشکی و بهداشتی را به صورت دقیق مورد توجه قرار دهند، از خرید مازاد بر نیاز مواد غذایی بپرهیزند و مرجع خبری خود را فقط رسانه های رسمی کشور و بویژه رسانه ملی قرار دهند.
برای دفاع در مقابل این جنگ روانی دشمن، باید در مرحله اول همگان از جمله مردم، دولتمردان و اصحاب رسانه به این باور برسند که امروزه صحنه نبرد از میدان نبرد نظامی به عرصه رسانه ای و تبلیغاتی منتقل شده و سلاح رسانه ای غرب هم از سلاح جنگی و حتی هسته ای آنها مخربتر است.
چین به عنوان اولین کشوری که گرفتار ویروس کرونا شد تنها هنگامی توانست در مهار و حذف نسبی کرونا توفیق یابد که جمعیت یک میلیارد و ۴۰۰ میلیون نفری آن با دولت برای مقابله با کرونا همکاری و همراهی کردند. قطعا ایران هم می توان با عزم ملی و همکاری و تعامل دولت و مردم این بحران بزرگ را پشت سر بگذارد.
فارس: از ضرورت مرجع قرار دادن رسانه های رسمی از سوی مردم برای اطلاع یافتن از اخبار مربوط به کرونا گفتید. دلیل این تاکید چیست؟
ملکی: اصولا تأسیس بسیاری از شبکه های فارسی زبان و حتی غیرفارسی معاند و سایت و رسانه های مجازی در یکی دو دهه اخیر با هدف تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران و تقابل مردم و حاکمیت بوده است. شکست استکبار جهانی در سرنگون کردن نظام سیاسی ایران از طریق جنگ سخت در دو دهه اول و دوم انقلاب، موجب شد تا دشمنان نظام بدنبال بهره گیری از ابزارهای جنگ نرم بروند. به طوری که پشت صحنه بسیاری از ناآرامی های سال های گذشته کشور همین رسانه های فرصت طلب بوده اند.
به عنوان مثال محمد حسنین هیکل نویسنده مشهور مصری پس از فتنه سال ۱۳۸۸ گفته بود که از ماهها قبل از انتخابات ایران، رژیم صهیونیستی هزاران سایت اینترنتی را با هدف انتشار اخبار و اطلاعات دروغ و سردرگم کردن آنها و تشویق جوانان به اعتراض و آشوب راه اندازی کرده بود.
رسانه های معاند در چند ماه اخیر که ویروس کرونا در چین سر برآورد و سپس به ایران و سایر کشورها رسید نیز به شدت خط تخریب ذهنی مردم و ایجاد یک جنگ رسانه ای تمام عیار را دنبال کرده اند. در حالی که ایران از همان ابتدای شیوع ویروس کرونا، چه در زمینه اطلاعرسانی، آموزش و توجیه مردم و چه در عرصه تجهیزات بیمارستانها، مراکز درمانی و ضدعفونی کردن محیط های عمومی مدیریت نسبتا مطلوبی داشته، رسانه های معاند اعم از شبکه های ماهواره ای و رسانه های مجازی وابسته کوشیده اند تا با انتشار اخبار جعلی و کذب در مورد آمار مبتلایان به کرونا، تعداد جان باختگان، میزان آمادگی و عملکرد دولت و نظایر آن اذهان عمومی را نسبت به امنیت کشور مشوش و خدشه دار کنند.
شبکه های معاند از هر فرصت برای لطمه زدن به نظام استفاده می کنند
این رویه معمول شبکه های ماهوارهای ضد انقلاب است که از هر فرصتی برای لطمه زدن به نظام جمهوری اسلامی ایران استفاده کنند و طبعاً آنها هیچوقت اطلاعات درستی از شرایط بحران کرونا در ایران نمی دهند.
اطلاعات ارائه شده در شبکه های مجازی نیز یا ادامه همان جنگ رسانه ای شبکه های ماهواره ای است و یا در داخل عدهای برای شهرت یافتن و یا از روی سادگی اقدام به انتشار ویدئوها و آمار و ارقام و اطلاعات درست و غلط می کنند.
اقدام مردم در بازنشر این ویدئوها و اخبار می تواند خود انتشاردهندگان و بستگان شان آنها را نیز دچار خطای محاسباتی کرده و از واقعیات دور سازد.
این همان شرایطی است که رسانه های معاند و ضدانقلاب دنبال آن هستند. به اعتقاد من در وضعیت بحران کرونا مردم هر چه کمتر برای کسب اطلاعات و اخبار به شبکه های ماهوارهای و فضای مجازی مراجعه کنند و به جای آن، خبرهای مورد نیاز خود را از رسانه ها و خبرگزاری های رسمی و رسانه ملی بگیرند منطقی تر است.
فارس: به نظر شما افزایش سواد رسانه ای مردم چه تأثیری در مدیریت مطلوبتر بحران هایی چون کرونا دارد؟
ملکی: امروزه با گسترش روز افزون رسانه ها و تأثیرات ویرانگر پیامهای رسانه ای برخی از آنها بر سبک زندگی و شکل دادن به باورها، انگاره ها و رفتارهای مردم، نهادهای سیاستگذار در کشورهای مختلف دنیا بدنبال چاره اندیشی افتاده اند.
گرفتارشدن بسیاری از مردم دنیا در دام جریان سازی های رسانه ای برخی شبکه های ماهواره ای و رسانه های مجازی مغرض و منفعتطلب موجب شده است تا موضوع آموزش و تقویت سوادرسانهای مردم به یکی از مهم ترین برنامه های دولت ها تبدیل شود. افزایش سواد رسانه ای عموم جامعه، موجب هوشیاری و بصیرت مردم در برخورد با انبوه اخبار و اطلاعات منتشر شده در رسانه های مختلف می شود.
امپراطوری رسانه ای ایجاد شده در غرب به آنها این قدرت را داده است تا حقایق جهان را تحریف کنند و با ایجاد بدبینی در جامعه، تحمیق مردم، دگرگونی در نظام ارزشی و هنجاری جامعه، تهاجم فرهنگی، وارد آوردن اتهامات بی اساس به کشورهای مستقل و یا فضاسازی برای حمله نظامی به یک کشور و یا محروم ساختن یک ملت از حقوق مسلم خود منافع توسعه طلبانه خود را دنبال کنند.
ارتقای سواد رسانه ای مردم به ویژه جوانان، علاوه بر جلوگیری از قبول هر گونه خبر غیر مستندی، موجب می شود تا آنها با بهره گیری سودمندانه از اینترنت و فضای مجازی، درک درستی از ارزش های اصیل دینی، ملی و انقلابی داشته باشند.
در شرایط کنونی هم، رسانه ملی و سایر رسانه های رسمی کشور باید در کنار اطلاع رسانی، آموزش و هشدار و انذار به مردم نسبت به ماهیت بحران کرونا، بصیرت و شناخت آنها را برای تمیز خبر درست از نادرست افزایش دهند. سواد رسانه ای، مردم را از اندیشه های سطحی برحذر می دارد و به آنها برای انتخاب رسانه ای سالم تر و منطقی تر کمک می کند.
ارسال نظر